English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8923 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
sudarium U دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
reunionism U دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
christly U شایسته مسیح مربوط به مسیح
antichrst U مسیح دروغی مسیح کاذب
standards U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
Noel U سرود میلاد مسیح جشن میلاد مسیح
inquisitors U مفتش عقاید
dogmas U اصول عقاید
inquisitor U مفتش عقاید
religious tenets U عقاید مذهبی
censorship U سانسور عقاید
mendelism U عقاید مندل
feet on the ground <idiom> U عقاید عاقلانه
multiplicity of creeds U تعد د عقاید
nihilism U عقاید نهیلیستی
dogma U اصول عقاید
the orthodox church U کلیسای خاور
chapels U کلیسای کوچک
chapel U کلیسای کوچک
cross-church U کلیسای صلیبی
popery U کلیسای کاتولیک رم
minster U کلیسای بزرگ
Coptic Church U کلیسای قبطی
greek church U کلیسای خاور
the orthodox church U کلیسای ارتودوکس
cathedrals U کلیسای جامع
cross-doomed U کلیسای گنبددار
cathedral U کلیسای جامع
greek church U کلیسای شرقی
kirk U کلیسای اسکاتلند
st peter's U کلیسای سن پیر
romanist U عضو کلیسای رم
Church of England U کلیسای انگلستان
Christ U مسیح
messianic U مسیح
anointed U مسیح
antichrist U ضد مسیح
soundboard U عامل انتشار عقاید
sounding board U عامل انتشار عقاید
sound off <idiom> U عقاید را بیان کردن
small-minded opinions U عقاید کوته نظر
sounding boards U عامل انتشار عقاید
paradoxical U مخالف عقاید عمومی
rationale U توضیح اصول عقاید
symbolic U مط العه دلایل و عقاید
symbolically U مط العه دلایل و عقاید
leninism U عقاید اشتراکی لنین
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
fascism U اصول عقاید فاشیست
neologize U دارای عقاید نوین
medievalism U عقاید قرون وسطایی
lutheranism U عقاید لوتر وکلیسای او
established church U کلیسای قانونی و شرعی
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
canon low U قانون کلیسای کاتولیک
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
Catholic U عضو کلیسای کاتولیک
Catholics U عضو کلیسای کاتولیک
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
nonconformist U مخالف کلیسای رسمی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
laura U صومعه کلیسای شرقی
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
nonconformists U مخالف کلیسای رسمی
power of the keys U اختیارات کلیسای پاپ
Collegiate church U کلیسای وقف ایتام
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
antichrst U دشمن مسیح
christly U مسیح وار
christlike U مسیح وار
messiahs U مسیح موعود
messiah U مسیح موعود
christhood U مسیح بودن
lachryma christi U اشک مسیح
pseudo christ U مسیح نما
IHS U نمودار مسیح
jesus christ U عیسی مسیح
Christmas U عیدمیلاد مسیح
vicar of christ U مسیح پاپ
Christmases U عیدمیلاد مسیح
junkerism U عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
ultranationalism U عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
syncretic U تلفیق کننده عقاید مختلف
Machiavellian U وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
junkerdom U عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
Roman Catholics U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
presbyterian U وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
gregorian U وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
Cluny U [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
Coptic Church U کلیسای بومی مصر و اتیوپی
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
Roman Catholic U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
swelled head U دارای عقاید بزرگ خود فروش
russify U دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
public opinion polling U استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
His political beliefs are old hat now . U عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
self expression U ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
to turn round U برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
anno domini U بعد از میلاد مسیح
neo christianity U دین نوین مسیح
gospel U بشارت درباره مسیح
carol U سرودشب عیدمیلاد مسیح
pseudo christ U مسیح کاذب دجال
carols U سرودشب عیدمیلاد مسیح
dominical U یعنی حضرت مسیح
gospels U بشارت درباره مسیح
christology U مبحث مسیح شناسی
lutheran U وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
abbeys U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
lateran U نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
jacobite U عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
interfaith U شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
brainwashing U تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
naturism U عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
stalinize U کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
heterodox U دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
shavian U پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
judns be trayed jesus U یهودابه مسیح خیانت کرد
evangelizes U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizing U بشارت بدین مسیح دادن
passion week U هفته پیش از رستاخیز مسیح
evangelized U بشارت بدین مسیح دادن
evangelize U بشارت بدین مسیح دادن
evangelises U بشارت بدین مسیح دادن
Yule U جشن میلاد عیسی مسیح
evangelising U بشارت بدین مسیح دادن
evangelised U بشارت بدین مسیح دادن
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
brainwashes U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
Hungarian Activism U [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
brainwashed U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
modernism U نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
incarnationist U کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
zechariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zachariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
Anno Domini [AD] <adj.> پس از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
mantelletta U شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
shamanism U پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
icon U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
before Christ [BC] قبل از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
icons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
ikons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
the holy grail U دوری یاجامی که مسیح دراخرین شام خودبکاربرد
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
censeur U ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
Doom U [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
kenosis U اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
monophysite U کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
passionist U عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
apocrypha U کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
essene U راهب یهودی) عضوفرقهای که دوقرن پیش ازامدن مسیح درفلسطین تشکی
ideologies U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
correspounding U مطابق
similiar U مطابق
secundumn U مطابق
in keeping U مطابق
incompliance with U مطابق
complied with U مطابق با
frae U مطابق
in register U مطابق
even with U مطابق
pursuant U مطابق
correspoundent U مطابق
similar U مطابق
Recent search history Forum search
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
0نام کلیسای اسکاتلند در جزیره ی اورکنی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com